دعایت میکنم من در میان ربنی سبز دستانم دعایم کن سر سجاده سبزت میان بغض چشمانت گمانم هم دعای من گیرد هم دعای تو دعایم کن

یک نفس یاد خدا یک سبد خاطر آسوده و شاد یک بغل شبنم آرامش صبح یک هزار آیینه از جنس دعا همه تقدیم تو باد

ای ماه سر به مهر سر از سجده برمدار تیغی طمع نموده که شق القمر کند فزت برب الکعبه یا علی ادرکنی

خدایا دستانم را به تو می سپارم این بار نه برای آنکه چیزی طلب کنم بلکه میخواهم دستهایم را از امروز تا همیشه بگیری تا دیگر هرگز نترسم تنها نباشم و در میان تمام دغدغه ها و آشفتگی ها دلگرم حضورت باشم

شب عفو است و محتاج دعایم زعمق دل دعایی کن برایم اگر امشب به معشوقت رسیدی خدا را در میان اشک دیدی کمی هم نزد او یادی زما کن کمی هم جای ما او را صدا کن بگو یارب فلانی رو سیاه است دو دستش خالی و غرق گناه است بگو یا رب تویی دریای جوشان در این شب رحمتت بر وی بنوشان

نگاهم کن نگاهم کن غریبم مثال لاله های دشت سیبم در این دنیای بی مهری خدایا نگاهم کن پر از امن یجیبم

امروز برایت اینگونه دعا کردم خدایا بجز خودت به دیگری واگذارش مکن تویی پروردگار او پس قرار ده بی نیازی در نفسش یقین در دلش اخلاص در کردارش روشنی در دیده اش بصیرت در قلبش و روزی پر برکت در زندگیش

امشب تمام آیینه ها را صدا کنید گاه اجابت است روی بسوی خدا کنید ای دوستان آبرودار در نزد حق در نیمه شب مرا هم دعا کنید 

دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد کسی را تحقیر نکن شاید محبوب خدا باشد از محبت دریغ مکن شاید کلید بهشت باشد

ای ماه سر به مهر سر از سجده بر مدار تیغی طمع  نموده شق القمر کند فزت برب الکعبه یا علی ادرکنی

امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت   آرام روان گشت دلت سوی خدایت   رفتی به در خانه ی آن قاضی حاجات یادار مرا ملتمس لطف و دعایت

با عشق علی هر که سرو کار ندارد خشکیده نهالیست که پرو بال ندارد 

امشب تمام آیینه ها رو صدا کنید گاه اجابت است رو به سوی خدا کنید ای دوستان آبرو دار در نزد حق در نیمه شب قدر مرا هم دعا کنید

امشب رحمت دوست جاریست مانند رود مانند باران اگر دلتان لرزید بغضتان ترکید کسی اینجاست محتاج دعاست

باز امشب لیله القدر خداست ذکر یارب یارب و ورد و دعاست  گاه استغفار و دل لرزیدن است گاه توب گاه آمرزیدن است گاه عجز و التماس و هم نیاز رو به درگاه کریم چاره ساز گاه جوشن خوانی تا سحر بارش باران اشک از چشم تر پس بوقت ابتهال و حال زار یاد کن از این حقیر بیقرار

امشب این دل یاد مولا میکند لیله القدر است و احیا میکند بشنوید ای گوش دلها بی صدا نغمه فزت و رب الکعبه را میخورد امشب کتاب غم ورق میشود همرنگ خون روی شفق 

الهی نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی کس به غیر تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی بازکن در که جز این خانه مرا نیست پناهی

غم را همیشه وقت سحر با علی بگو هر جا دلت شکست در آنجا علی بگو درهای روزگار به رویت چو بسته شد خواهی اگر گشوده شود یا علی بگو

گفتم آخر عشق را معنا کنیم بلکه جای خویش را پیدا کنیم آمدم دیدم که جای لاف نیست عشق غیر از عین و شین و قاف نیست آمدم گفتم به آوای جلی عین یعنی عدل مولایم علی شین یعنی شور الله الصمد قاف یعنی قل هو الله احد 

الهی با خاطری خسته دل به تو بسته دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته ام بدهی کریمی ندهی حکیمی بخئانی شاکرم برانی صابرم الهی احوالم چنانست که میدانی و اعمالم چنین است که میبینی نه پای گریز دارم نه زبان ستیز الهی مشت خاکی را چه شاید و از او چه برآید و با او چه باید؟دستم بگیر یا ارحم الراحمین

عشق یعنی اشک توبه در قنوت خواندنش با نام غفارالذنوب عشق یعنی چشمها هم در رکوع شرمگین از نام ستارالعیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود در شاهراه وصل به معبود اگر کوله بارتان جا داشت ما را فراموش نکنید

کوفه امشب التهاب محشر است کوفه امشب کربلایی دیگر است جبرییل آوای غم سر داده است در فلک شوری دگر افتاده است تیر غصه بر دل زارم نشست تیغ دشمن فرق مولایم شکست قلب مجنون سوی صحرا میرود حیدر امشب سوی زهرا میرود

امشب این دل یاد مولا میکند لیله القدر است و احیا میکند بشنوید ای گوش دلها بی صدا نغمه فزت و رب الکعبه را

نظرات شما عزیزان:

c

ساعت12:54---30 تير 1393

خیلی خو بود. واقعا زحمت می کشی.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: