چلیپا
این وبلاگ ترکیبی از دلنوشته های خودم و مطالبی در رابطه با موضوعات مورد علاقه و جذاب برای خودم می باشد.
نويسندگان


موضوعات مرتبط: پیامک ، دوستانه ، ادبی ، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 23 اسفند 1393برچسب:پند های زندگی,حسین پناهی, ] [ 15:36 ] [ رهگذر ]

تنها نعمتی را که برای تو –در مسیر این راهی که عمر نام دارد-آرزو می کنم

 

تصادف با یکی دو روح خارق العاده، با یکی دو دل بزرگ، با یکی دو فهم عظیم و خوب و زیبا ست!.

 

 چرا نمی گویم بیش تر ؟؟بیش تر نیست «یکی »بیش تر ین عدد ممکن است . «دو » را برای

 

وزن کلام آوردم و نیست!

 

 دکتر علی شریعتی


برچسب‌ها:
[ شنبه 23 اسفند 1393برچسب:, ] [ 9:30 ] [ رهگذر ]

به یاد 2 بوسه: 

اولی وقتی بچه به دنیا میاد، پدر می بوسه و بچه نمی فهمه؛ 

دومی وقتی پدر از دنیا میره، بچه می بوسه و پدر نمی فهمه ...... 

 

 

جمعه آخر سال است شادی روح پدران و مادران سفر کرده حمد و سوره ای قرائت فرمایید.

 


برچسب‌ها:
[ شنبه 29 اسفند 1393برچسب:جمعه آخرسال,به یاد 2 بوسه,پدر,مادر,آخر سال, ] [ 7:0 ] [ رهگذر ]
staticmap

شهرضا قبل از اسلام آنچه تاکنون کاوش وتحقیق شده,شهرضا از زمان سلسله به صورت بخش کوچکی موجود بوده که دارای جمعیت مختصربوده که دارای حصاری مستحکم وحتی در بعضی از کتب تاریخی آن را به نام قلاع سمیرم نامیده اندکه همکنون نیز شهرضا یکی از بخشهای آن به نام سمیرم سفلی نامیده می شود.

در اینکه اطراف شهرضا دارای شکارگاههای بزرگ وگله های متعدد بزکوهی وآهو بوده وهمکنون نیز دارای شکار فراوان می باشد واین منطقه شکار گاه پادشاهان در اعصار قبل از اسلام وشکارگاه وتفریحگاه سلاطین بعد از اسلام بخصوص صفویه بوده شکی نیست بطوریکه گویند بهرام پنجم معروف به بهرام گور شاه ساسانی مدتی از سال را در این حدود به شکار می گذرانیده وهم دراین منطقه در منطقه ای به نام شولستان ((شولقستان))بین شهرضا وآباده ناپدید شده در معنی نام قمشه چنانچه نیز قبلا نیز اشاره شد این نام را به علت ساخته شدن خانه های موقتی ازنی به دست شاهان ساسانی ویا ابتدای آبادی این منطقه به مناسبت شکار فراوانش می دانند.


موضوعات مرتبط: اخبار ، فرهنگی ، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ دو شنبه 19 اسفند 1393برچسب:, ] [ 10:0 ] [ رهگذر ]


طراح جامعه دندان پزشکی ایران، درمیان اعضای مؤسس جامعه - سال 1342 ایرانی
 

 
 

دکتر حسین نواب

او طراح و عضو مؤسسین جامعه دندان پزشکی ایران، بنیانگذار دانشکده دندان پزشکی دانشگاه ملی (دانشگاه بهشتی) و بنیانگذار دندان پزشکی نوین در ایران است.

دکتر نواب سه دوره دبیر جامعه دندان پزشکی ایران بود.

متولد 23 اردیبهشت ماه 1301 در شهرضا، تحصیلات ابتدایی را در شهرضا و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان سعدی اصفهان گذراند.

در خرداد ماه 1325 از دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و با معدل 19 و 33 صدم به عنوان شاگرد اول آن دوره معرفی گردید و در تاریخ 4/12/1325 موفق به اخذ مدال درجه اول علمی شد.

 


موضوعات مرتبط: زندگی نامه ، علما ، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب

 

صاحب كتاب شرايع كه از فقهاء و دانشمندان بزرگ شيعه است در كتاب فضائل على بن ابيطالب (عليه السلام ) مى نويسد كه ابراهيم بن مهران گفت در شهر كوفه تاجرى بود ابوجعفر نام و در كسب روش بسيار پسنديده اى داشت . سوداى او آميخته به اغراض مادى و ازدياد ثروت نبود بلكه بيشتر توجه به خشنودى و رضايت خدا داشت .
هرگاه يكى از سادات چيزى از او به قرض مى خواست هيچگونه عذر و بهانه اى نمى آورد و به او مى داد. به غلامش مى گفت بنويس على بن ابيطالب (عليه السلام ) فلان مبلغ قرض كرده و آن نوشته را به همان حال مى گذاشت . مدت زيادى بر اين روش گذرانيد تا ورشكسته شد و سرمايه خود را از دست داد. روزى غلام خود را گفت دفتر حساب را بياوريد و هر يك از مديونين كه فوت شده اند نام آنها را از دفتر محو كند و از كسانى كه زنده بودند دستور داد مطالبه نمايد. اينكار هم جبران ورشكستگى او را نكرد. يك روز بر در منزل نشسته بود مردى رد شد و از روى تمسخر گفت چه كردى با كسى كه هميشه او قرض مى دادى و دل خوش كرده بودى كه نامش را در دفتر مى نويسى (منظورش على بن ابيطالب (عليه السلام ) بود.)
تاجر از اين سرزنش اندوهگين شد و با همان اندوه روز را شب كرد. شب در خواب حضرت رسول و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام ) را ديد. حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) به امام حسين فرمود پدرت كجاست ؟ على (عليه السلام ) عرض كرد من در خدمت شمايم . فرمود چرا طلب اين مرد را نمى دهى ؟ گفت اكنون آمده ام در خدمت شما بپردازم و كيسه سفيدى محتوى هزار اشرفى به او داد. فرمود بگير اين حق توست و از گرفتن خوددارى مكن . بعد از اين هر يك از فرزندان من قرض ‍ خواست به او بده ديگر مستمند و فقير نخواهى شد.
ابو جعفر از خواب بيدار شد. ديد كيسه اى كه در دست دارد آن را برداشت و به زوجه خود نشان داد. زنش ابتدا باور نكرد گفت اگر حيله اى به كار برده اى و با اين وسيله مى خواهى مسامحه در حقوق مردم كنى از خدا بترس و نيرنگ و تزوير را ترك كن . تاجر جريان خواب خود را شرح داد. زن گفت اگر به راستى خواب ديده اى و حقيقت دارد آن دفتر را نشان بده . چون دفتر را بررسى كردند، معلوم گرديد هر جا قرض بنام حضرت على بن ابيطالب (عليه السلام ) بوده مبلغ آن محو و ناپديد شده

 


موضوعات مرتبط: ادبی ، داستان ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 20 اسفند 1393برچسب:تاجر ورشکسته,سادات,علی بن ابیطالب,حضرت علی, ] [ 10:1 ] [ رهگذر ]
 

اگر بعد از هر لبخند خدا را سپاس نگویید ،

روا نیست بعد از هر اشکی از او گلایه کنید ...

هرچند خدا لطفش بیشتر ازیناست ....


 
 

موضوعات مرتبط: پیامک ، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 18 اسفند 1393برچسب:الحمد لله+شکر+گلایه+لبخند+گریه, ] [ 9:25 ] [ رهگذر ]

به استعداد خودت ايمان داشته باش

همانطور كه به خدا ايمان داري

روح تو پاره‌اي از آن «واحد» بزرگ است

نيروهايي كه در تو هست

مانند درياي وسيعي عميق و بي‌پايان است.

روحت را در ميان سكوت،

 در جزائر الماس گردش بده

آن جزائر را كشف كن و از آنها استفاده كن.

اما براي اينكه تسليم بادها نشوي

سكان اراده را به كار انداز

اگر به آفريننده و به خودت ايمان داشته باشي

هيچكس نمي‌تواند به نيروهاي تو حدودي قائل شود

بزرگترين پيروزي‌ها به تو تعلق مي‌گيرد

به پيش! به پيش!...


موضوعات مرتبط: پیامک ، دوستانه ، ادبی ، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 17 اسفند 1393برچسب:ایمان,استعداد,خود, ] [ 11:10 ] [ رهگذر ]

" خدای عزیزم،
امسال هم گذشت ... با یه دنیــا خاطرات تلخ و شیرین، که تو همش فقط تـــو در کنارم بودی ...
این هم آخرین نوشته سال 93 ، برداشتی از دعای افتتاح ...

..... خدای من .....
براستى گذشت تو از گناه،
و پرده پوشیت بر کار زشتم،
و بردباریت در برابر جرم بسیارم،
که گاهی به خـطا و گاهی از روى تعمـد کردم،

مرا به طمـع انداخت تا از تو درخواست کنم
چیزهایى را که مستحق آن نیستم ..

........
و سبب شد که تو را از روى اطمینـان بخوانم،
و با تو انس بگیرم بدون هر ترس و واهمه ای،
و حاجتم را از تو بخواهم،
در حالیکه در طلبش هم با ناز و عشوه به درگاهت می آیم !

و اگر حاجتم دیـر بر آید،
بواسطه نادانیم بر تو اعتراض میکنم
در حالیکه شاید دیر شدن آن برایم بهتر باشد،
زیرا تنها تو دانـا به سرانجام کارها هستى

و از این رو من ندیدم
مولایِ بزرگوارى، شکیبــاتر از تو بر بنده پست خود ..

........
خدای من،
تو مرا مى خوانى درحالیکه من از تو روی میگردانم.
تو به من دوستى میکنى در حالیکه من با تو دشمنى میکنم.
تو به من محبت میکنى و من نمی پذیرم،
گـویا مـن منتى بر تــو دارم !
و بـــاز ...
این احوال تو را از مهر و احسانت بر من باز نمیدارد .

........
پس خدای مهـربان من،
بر این بنده نـادانت رحـم کن و احسان زیادت را بر او ببخش،
که براستى تو بـخـشـنـده و بــزرگــوارى ...


موضوعات مرتبط: پیامک ، ،
برچسب‌ها:
[ یک شنبه 28 اسفند 1393برچسب:سال 1393,لحظات پایانی سال,دعای افتتاح, ] [ 10:0 ] [ رهگذر ]


موضوعات مرتبط: پیامک ، مذهبی ، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 9 اسفند 1393برچسب:, ] [ 15:30 ] [ رهگذر ]

ایران مطلب : «برای کسی که اندیشه نداشتن خشونت را در خود پرورده تمام عالم یک خانواده است. نه ترسی به دل دارد و نه کسی از او می‌ترسد».  همین اندیشه رهبر سیاسی و معنوی هندی‌ها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. گاندی در طول زندگی‌اش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد می‌کرد. او تلاش می‌کرد با درس گرفتن از اشتباهات و عملکردش به حقیقت برسد. با اینکه گاندی خلاصه‌ای از اعتقادات خویش را در قالب« خداوند حقیقت است» آورده است اما درس‌های زیادی می‌توان از زندگی او آموخت.با هم برخی از درس‌هایی که باید از این مرد بزرگ یاد گرفت، مرور می‌کنیم.

 

 


موضوعات مرتبط: درس زندگی ، زندگی نامه ، علما ، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ شنبه 9 اسفند 1393برچسب:گاندی,اسطوره سادگی,هند,هندوستان, ] [ 9:28 ] [ رهگذر ]


موضوعات مرتبط: عکس ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 5 اسفند 1393برچسب:حضرت زینب,کوثر,حضرت علی,حضرت فاطمه, ] [ 8:0 ] [ رهگذر ]

يا زينب كبري (س)

آسمان از ستاره لبریز است

آخر عمر فصل پاییز است 

امشب از ذهن شاعرت بی بی

غزلی آمده که ناچیز است: 

وقت بد مستی زحل آمد

اول مثنوی، غزل آمد 

عید نوروز ما مبارک شد

نو بهاری در این محل آمد 

شب عیدی خدا چه عیدی داد!

عید "اهلا من العسل" آمد 

ماهی قرمزی که در تنگ است

برج حوت است و در حَمَل آمد 

بین آغوش ساقی کوثر

ساغری ناب و لم یزل آمد 

آمد و بهر مردی زن ها

تا ابد اسوه و مَثل آمد 

غزل امشب هوای روضه گرفت!

یادم آمد که روی تل آمد 

هم زمان با صدای وااُماش

سوت و طبل و کف و کتل آمد...

(سروده ي دوست گرامي علي كاوند)


موضوعات مرتبط: پیامک ، مذهبی ، ادبی ، شعر ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 4 اسفند 1393برچسب:علی کاوند+حضرت زینب+حضرت علی+گوثر, ] [ 10:36 ] [ رهگذر ]

شما رهبر ارکستر سمفونیک افكار و احساسات خويشيد. نبايد گامهاي خود را با صداي طبل و شيپور ديگران هماهنگ كنيد. گوش به نواي درون خود بسپاريد. نواهايي كه از درونتان بر ميخيزد را هدايت كنيد. الهی قمشه ای

 

ما موجودات خاكي نيستيم كه به بهشت مي رويم. ما موجودات بهشتي هستيم كه از خاك سر بر آورده ايم. الهی قمشه ای


موضوعات مرتبط: پیامک ، دوستانه ، ادبی ، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ شنبه 3 اسفند 1393برچسب:حسین محی الدین الهی قمشه ای,دکتر الهی قمشه ای,شهرضا, ] [ 8:0 ] [ رهگذر ]
جهنم تاریک بود. جهنم سیاه بود . جهنم نور نداشت.

شیطان هر روز صبح از جهنم بیرون می آمد و مشت مشت

با خودش تاریکی می آورد. تاریکی را روی آدم ها می پاشید

و خوشحال بود، اما بیش از هر چیز خورشید آزارش می داد...

 

خورشید، تاریکی را می شست .

می برد و شیطان برای آوردن تاریکی هی راه بین جهنم و

 روز را می رفت و برمی گشت. و این خسته اش کرده بود.

شیطان روز را نفرین می کرد.

روز را که راه را از چاه نشان می داد و دیو را از آدم.

 
شیطان با خودش می گفت:

کاش تاریکی آنقدر بزرگ بود که می شد روز را و نور را و خورشید

 را در آن پیچید یا کاش …

و اینجا بود که شیطان نابینایی را کشف کرد:

کاش مردم نابینا می شدند. نابینایی ابتدای گم شدن است

 و گم شدن ابتدای جهنم.

***
اما شیطان چطور می توانست همه را نابینا کند!

 این همه چشم را چطور می شد از مردم گرفت!

شیطان رفت و همه جهنم را گشت و از ته ته جهنم جهل را پیدا کرد.

 جهل را با خود به جهان آورد. جهل ، جوهر جهنم بود.

***

حالا هر صبح شیطان از جهنم می آید و به جای تاریکی،

 جهل روی سر مردم می ریزد و جهل ،

 تاریکی غلیظی است که دیگر هیچ خورشیدی از پس اش بر نمی آید.


چشم داریم و هوا روشن است اما راه را از چاه تشخیص نمی دهیم .


چشم داریم و هوا روشن است اما دیو را از آدم نمی شناسیم.

وای از گرسنگی و برهنگی و گمشدگی.

خدایا ! گرسنه ایم ، دانایی را غذایمان کن.

خدایا ! برهنه ایم ، دانایی را لباس مان کن.

خدایا !گم شده ایم ، دانایی را چراغ مان کن.

***


حکیمان گفته اند: دانایی بهشت است و جهل ، جهنم.


خدایا ! اما به ما بگو از جهنم جهل تا بهشت دانایی

چند سال نوری ، رنج و سعی و صبوری لازم است !؟


موضوعات مرتبط: ادبی ، ،
برچسب‌ها:
[ شنبه 2 اسفند 1393برچسب:خورشید,تاریکی,جهنم,بهشت,جهل,دانایی, ] [ 9:11 ] [ رهگذر ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب